تحولات فناورانه در دهههای اخیر موجب دگرگونی بنیادین در سازوکارهای امنیت ملی شده است. در این میان، مرزهای سنتی میان حوزههای امنیتی و بخش خصوصی، بهویژه شرکتهای نوآور و دانشبنیان، بهشدت کمرنگ شدهاند. سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی، که پیشتر انحصار توسعه فناوریهای پیشرفته را در اختیار داشتند، اکنون به سمت همکاری و همافزایی با استارتاپها و شرکتهای فناور سوق یافتهاند تا توان خود را در حوزههایی چون تحلیل داده، رمزنگاری، هوش مصنوعی و امنیت سایبری افزایش دهند .
نهادهایی همچون In-Q-Tel، بازوی سرمایهگذاری استراتژیک جامعه اطلاعاتی آمریکا، نمونهای بارز از تلفیق ظرفیتهای امنیتی و نوآورانه است. این مدل با هدف بهرهگیری از نوآوریهای استارتاپی برای پاسخ به نیازهای اطلاعاتی طراحی شده و الگویی موفق از «سرمایهگذاری امنیتی در نوآوریهای تجاری» به شمار میآید .در بریتانیا نیز GCHQ از طریق برنامهی NCSC for Startups، ارتباط ساختاریافتهای میان بخش امنیت سایبری و استارتاپهای فناور برقرار کرده است .
در سطح عملیاتی، ابتکاراتی مانند Defense Innovation Unit (DIU) در ایالات متحده نشان داده است که بهرهگیری از توان شرکتهای نوپا، فرایند توسعه فناوریهای دفاعی را شتاب میدهد و چرخه نوآوری امنیتی را کوتاه میکند. مدل «دره مرگ» در نوآوریهای دفاعی که به شکاف میان ایدههای فناورانه و نیازهای عملیاتی اشاره دارد، از طریق شراکت هدفمند دولت با استارتاپها تا حدی برطرف شده است. تجربه مشابهی در اسرائیل نیز مشاهده میشود؛ جایی که واحد اطلاعاتی Unit 8200، بهعنوان یک کانون تولید دانش امنیتی، بستری برای پرورش نخبگان فناوری و شکلگیری شرکتهای استارتاپی پیشرفته فراهم کرده است .
در عین حال، این همگرایی میان حوزه امنیت و نوآوری تجاری، چالشهای جدیدی را پدید آورده است. استقلال ساختاری استارتاپها، مالکیت دادهها، مخاطرات انتقال فناوری، و احتمال نفوذ بازیگران خارجی از جمله تهدیداتی هستند که میتوانند امنیت ملی را با آسیب مواجه کنند . از اینرو، کشورهای پیشرو در حال تدوین چارچوبهای قانونی و نظارتیاند تا ضمن استفاده از ظرفیت علمی و فناورانه شرکتهای خصوصی، از تهدیدات ناشی از وابستگی یا بیضابطگی فناورانه پیشگیری کنند .
برای ایران، مطالعه این روند جهانی اهمیتی دوچندان دارد. از یک سو، رشد سریع شرکتهای دانشبنیان در حوزههای سایبری، رمزنگاری بومی، هوش مصنوعی و تحلیل داده، فرصت مهمی برای ارتقای توان بومی امنیت ملی فراهم میکند. از سوی دیگر، فقدان چارچوبهای شفاف برای تنظیم روابط میان نهادهای اطلاعاتی و بخش خصوصی میتواند مخاطراتی در حوزه نشت فناوری، تداخل مأموریتی و وابستگی فناورانه ایجاد کند. در نتیجه، طراحی یک الگوی ایرانی از مشارکت مشروط و همافزایانه میان سازمانهای امنیتی و نهادهای دانشبنیان، ضرورتی راهبردی برای آینده امنیت ملی کشور است. این مهم در ادامه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
رقابت میان سازمانهای اطلاعاتی و استارتاپها
یکی از ابعاد اصلی رابطه میان نهادهای امنیتی و استارتاپها، رقابت بر سر دسترسی به فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی است. سازمانهای اطلاعاتی با مأموریتهای محرمانه و گسترده، به دنبال تسلط بر ابزارهای جمعآوری، تحلیل و پردازش دادههای امنیتی هستند؛ در حالیکه استارتاپها با انعطاف و سرعت بالا در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و تحلیل کلانداده در حال ورود به همان عرصهاند. تجربه ایجاد بازوی سرمایهگذاری اطلاعاتی آمریکا (In-Q-Tel) نشان میدهد که نهادهای اطلاعاتی برای پیشی گرفتن از بخش خصوصی، خود به بازیگر بازار نوآوری تبدیل شدهاند .در ایران، این روند میتواند به رقابتی بر سر منابع فناورانه و کنترل دادههای ملی بین شرکتهای دانشبنیان و نهادهای امنیتی منجر شود.
رقابت دیگر میان استارتاپها و سازمانهای اطلاعاتی، در سرعت نوآوری و چرخه توسعه فناوری شکل میگیرد. استارتاپها با ساختارهای چابک و فرهنگ «آزمایش سریع» در تولید فناوریهای نو پیشرو هستند، در حالی که نهادهای امنیتی معمولاً گرفتار بوروکراسی تصمیمگیری و فرآیندهای حفاظتی زمانبرند. گزارش وزارت دفاع ایالات متحده درباره نوسازی نوآوری دفاعی نشان میدهد که ساختارهای سنتی مانع ورود سریع شرکتهای نوپا به چرخه تأمین فناوری میشود. در ایران نیز این چالش میتواند سبب شود که شرکتهای دانشبنیان بهعنوان بازیگران رقیب، در بیرون از ساختار رسمی امنیتی مسیر نوآوری را دنبال کنند.
رقابت میان این دو حوزه از جنبه مالکیت داده و حقوق فناوری نیز اهمیت دارد. استارتاپها برای رشد تجاری نیازمند جریان آزاد داده و دسترسی به کاربران هستند، اما نهادهای اطلاعاتی بر انحصار و محرمانگی دادهها تأکید دارند. گزارش امنیتی کنگره آمریکا درباره فعالیتهای In-Q-Tel نشان میدهد که همکاری میان نهاد اطلاعاتی و شرکتهای نوپا، چالشهای اخلاقی و امنیتی در زمینه مالکیت فناوری ایجاد کرده است. در بستر ایران نیز ممکن است شرکتهای دانشبنیان با انگیزه تجاریسازی فناوریهای حساس، در تضاد با سیاستهای کنترل و حفاظت دادههای ملی قرار گیرند.
در سطح اقتصادی، رقابت میان نهادهای اطلاعاتی و استارتاپها بر سر دسترسی به بازار امنیت ملی و قراردادهای دولتی شکل گرفته است. پژوهش RAND نشان میدهد که استارتاپها به دلیل نداشتن مجوزهای حفاظتی و فرآیندهای انطباق امنیتی، از ورود به پروژههای ملی محروم میمانند و همین امر نوعی رقابت نابرابر با نهادهای سنتی ایجاد میکند. در ایران نیز این روند میتواند سبب شود شرکتهای دانشبنیان به دنبال مسیرهای جایگزین برای حضور در بازار امنیتی باشند و در نتیجه به رقبای فناورانه نهادهای رسمی تبدیل شوند.
از منظر اولویتگذاری مأموریتی و فناوریمحور نیز رقابت مشهود است. استارتاپها معمولاً با نگاه بازارمحور به توسعه فناوری میپردازند، در حالی که نهادهای امنیتی با هدف حفظ ثبات و کنترل تهدیدات عمل میکنند. پژوهش مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) بیان میکند که استارتاپها به دلیل سرعت بالا در نوآوری، در حال تبدیل شدن به رقبای اصلی پیمانکاران دفاعی سنتی هستند. در ایران نیز این مسئله میتواند باعث شود شرکتهای نوآور مسیرهای فناورانهای را پیش ببرند که الزامات امنیتی در آن لحاظ نشده، و این خود منشأ رقابت نهادی گردد.
تفاوت در فرهنگ سازمانی و فرآیند تصمیمگیری نیز از محورهای رقابت است. نهادهای اطلاعاتی معمولاً دارای ساختاری سلسلهمراتبی و محافظهکارانهاند، در حالی که استارتاپها بر نوآوری، سرعت و پذیرش ریسک تأکید دارند. پژوهش مؤسسه آموزش دفاعی آمریکا نشان میدهد که تضاد فرهنگی میان نهادهای دفاعی و شرکتهای نوپا یکی از موانع اصلی در شکلگیری همکاری مؤثر است. در ایران نیز فاصله میان فرهنگ امنیتی رسمی و فرهنگ نوآوری خصوصی، رقابت ساختاری و ارزشی میان دو بخش را تشدید میکند.
از دیدگاه انحصار فناوری و حاکمیت داده، نهادهای اطلاعاتی در تلاشاند تا کنترل راهبردی بر فناوریهای حساس را حفظ کنند. اما هرچه استارتاپها در تولید فناوریهای بومی موفقتر میشوند، احتمال برخورد منافع افزایش مییابد. گزارش کالج حقوق دانشگاه نورثوسترن تأکید میکند که ورود نهادهای اطلاعاتی به حوزه تجاری، میتواند توازن قدرت فناوری را بر هم زند و موجب واکنش متقابل استارتاپها شود. در ایران نیز رشد شرکتهای دانشبنیان با قابلیت توسعه فناوریهای رمزنگاری و تحلیل داده، ممکن است چالشهایی در زمینه انحصار اطلاعاتی ایجاد کند.
در نهایت، رقابت در این حوزه مستلزم طراحی چارچوبهای تنظیمگرانه هوشمند است تا نوآوری استارتاپی و اقتدار امنیتی بتوانند همزیستی راهبردی داشته باشند. پژوهش Bloomberg Philanthropies نشان میدهد که نبود مدلهای تنظیمی پویا در روابط بخش خصوصی و امنیتی، باعث تضعیف هر دو بخش میشود. برای ایران، اتخاذ الگوی «رقابت کنترلشده» ضروری است؛ مدلی که شرکتهای دانشبنیان بتوانند در مرز امنیت ملی نوآوری کنند، اما تحت قواعد حفاظتی و نظارتی دقیق باقی بمانند.
سازمانهای اطلاعاتی و استارتاپها در قالب «مکمل» و «ناظر» یکدیگر
در نظامهای امنیتی مدرن، استارتاپها نه تنها رقیب بلکه مکمل طبیعی سازمانهای اطلاعاتی به شمار میآیند. فناوریهای تولیدشده در محیطهای نوآور خصوصی میتوانند ظرفیت تحلیلی، پیشبینی و واکنشی نهادهای امنیتی را چندین برابر کنند. نمونهی بارز آن در همکاریهای میان آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) و شرکتهای نوپای فعال در حوزه تحلیل دادههای باز (OSINT) دیده میشود که موجب ارتقای توان هشدار زودهنگام شده است. در ایران نیز شرکتهای دانشبنیان میتوانند با ارائهی فناوریهای بومی در حوزهی رمزنگاری، دادهکاوی، سامانههای هوش مصنوعی و امنیت سایبری، بازوی فناورانهی نهادهای اطلاعاتی محسوب شوند.
ماهیت مکمل بودن استارتاپها در حوزهی اطلاعاتی، بر تولید و بومیسازی فناوریهای نوین استوار است. بسیاری از فناوریهای حساس مانند تحلیل دادههای رفتاری، تشخیص الگوی تهدید و هوش مصنوعی دفاعی، در ابتدا در بستر استارتاپی توسعه یافته و سپس وارد چرخهی امنیتی شدهاند. تجربههای موفق جهانی نشان میدهد که همکاری هدفمند میان نهادهای امنیتی و استارتاپها، موجب افزایش خودکفایی فناوری و کاهش وابستگی به واردات اطلاعاتی میشود. این الگو در ایران نیز میتواند برای تحقق امنیت داده و ارتقای قدرت پیشبینی تهدیدات داخلی و خارجی بهکار گرفته شود.
نکتهی کلیدی در این رابطه، تبادل دوطرفهی دانش و داده میان استارتاپها و سازمانهای اطلاعاتی است. پژوهش CSIS نشان میدهد که بسیاری از نهادهای امنیتی به جای تملک استارتاپها، از مدل همکاری دادهمحور استفاده میکنند تا از نوآوری سریع بخش خصوصی بهرهمند شوند. این الگو در ایران نیز میتواند با ایجاد پلتفرمهای دادهای مشترک و استانداردهای امنیتی مشترک، منجر به توسعهی اکوسیستم نوآوری دفاعی شود؛ بدون آنکه محرمانگی دادهها به خطر بیفتد.
یکی از ابعاد مهم همکاری مکمل، سرمایهگذاری امنیتی هدفمند در اکوسیستم نوآوری است. مدل In-Q-Tel در ایالات متحده نمونهای از حضور نهادی اطلاعاتی در حمایت از استارتاپها برای تولید فناوریهای همراستا با نیازهای امنیت ملی است. ایران نیز میتواند از طریق ایجاد صندوقهای مشترک میان سازمانهای امنیتی و معاونت علمی، بر حوزههای کلیدی مانند امنیت سایبری، تحلیل تهدیدات شناختی و فناوریهای ضدنفوذ متمرکز شود. چنین رویکردی به همافزایی فناورانه و بهروزسازی ابزارهای امنیت ملی منجر خواهد شد.
در بعد عملیاتی، استارتاپها میتوانند بهعنوان آزمایشگاههای نوآوری سریع برای نهادهای اطلاعاتی عمل کنند. گزارش Defense Innovation Board تصریح میکند که همکاری میان استارتاپها و ساختارهای اطلاعاتی باعث کاهش زمان طراحی تا بهکارگیری فناوریهای امنیتی شده است. برای ایران، بهرهگیری از این مدل میتواند موجب افزایش سرعت واکنش در برابر تهدیدات سایبری، اطلاعاتی و روانی گردد.
همکاری مکمل همچنین از جنبهی ظرفیتسازی انسانی اهمیت دارد. استارتاپها محیطهایی هستند که متخصصان جوان در آنها مهارتهای تحلیلی، سایبری و دادهای خود را تقویت میکنند. طبق یافتههای Trevethan (2023)، پیوند میان اکوسیستم نوآوری و بخش امنیتی موجب جذب نخبگان به حوزه دفاعی و کاهش فرار مغزها میشود. در ایران نیز میتوان با طراحی مسیرهای «کارآموزی امنیتی در استارتاپها» میان بخش خصوصی و نهادهای اطلاعاتی، یک پیوستگی دانشی مؤثر ایجاد کرد.
در بعد راهبردی، همکاری میان نهادهای اطلاعاتی و استارتاپها موجب ایجاد اکوسیستم همافزای امنیت ملی میشود. گزارش Bloomberg Philanthropies (2025) نشان میدهد که کشورهایی که ارتباط ساختاری میان نوآوری و امنیت ملی برقرار کردهاند، از توان بالاتری در مقابله با تهدیدات ترکیبی برخوردارند. در ایران، این الگو میتواند پایهای برای «سیاست ملی نوآوری امنیتی» باشد؛ مدلی که در آن شرکتهای دانشبنیان، بازوی علمی نهادهای اطلاعاتی تلقی شوند و خروجی آن به ارتقای تابآوری ملی منجر شود.
در نهایت، رابطهی مکمل میان سازمانهای اطلاعاتی و استارتاپها باید در قالب چارچوب حکمرانی فناورانه بومی نهادینه شود. همانگونه که پژوهش RAND تأکید میکند، نبود ساختار حقوقی شفاف میان دو بخش میتواند منجر به تعارض منافع و کاهش اعتماد شود. از این رو، طراحی «سند ملی همکاری امنیتی ـ دانشبنیان» در ایران میتواند به تنظیم روابط نهادی، تضمین محرمانگی داده و ارتقای همکاری هدفمند میان بخش امنیتی و نوآوری منجر گردد.

الگوی سه گانه ارتباطی سازمان های اطلاعاتی و شرکت های دانش بنیان
(در چارچوب سند ملی همکاری امنیتی – دانش بنیان)
